Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «شبستان»
2024-04-30@04:50:18 GMT

تعارضات دیدگاه‌های فیلسوفان حقوق

تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۸۰۰۷۸

تعارضات دیدگاه‌های فیلسوفان حقوق

کتاب «اخلاق‌گرایی حقوقی و لیبرالیسم»، مقاله‌ای نوشته جفری جی مورفی است که به تعارضات دیدگاه‌های فیلسوفان حقوق می‌پردازد و می‌کوشد اهمیت و ضرورت وضع قانون بر اساس اخلاق جمعی را گوشزد کند.

به گزارش خبرگزاری شبستان، کتاب «اخلاق‌گرایی حقوقی و لیبرالیسم»، مقاله‌ای نوشته جفری جی مورفی است که به تعارضات دیدگاه‌های فیلسوفان حقوق می‌پردازد و می‌کوشد اهمیت و ضرورت وضع قانون بر اساس اخلاق جمعی را گوشزد کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این کتاب بررسی نظرات مختلف جفری جی مورفی درباره اخلاق‌گرایی حقوقی است. او معتقد است اخلاق‌گرایی حقوقی در تعارض با نظریه لیبرالیسم سودگراست. لیبرالیسم سودگرا قائل به اصل ضرر است و اخلاق را خارج از حقوق می‌داند. مورفی، خودش را جزو لیبرال‌های بی‌طرف می‌داند و عقیده دارد دولین، یکی از بزرگان نظریه اخلاق‌گرایی حقوقی، اخلاق‌گرا نیست، بلکه لیبرالیست است.
 
در بخشی از کتاب نقل قولی از پاتریک دولین آمده است به این شرح: «قانون باید نهادها و مجموعه ایده‌های سیاسی و اخلاقی را حقظ و حمایت کند، که بدون آن(قانون) مردم قادر نخواهند بود تا در کنار یکدیگر زندگی کنند. جامعه نمی‌تواند اخلاقیات هیچ فردی را نادیده بگیرد علاوه بر اینکه نمی‌تواند وفاداری افراد را نادیده بگیرد؛ جامعه با هر دو (اخلاقیات فردی و وفاداری افراد) پیشرفت می‌کند و بدون هر یک از آن دو می‌میرد.»
 
بر اساس آنچه در کتاب آمده است، طرفداران اخلاق‌گرایی حقوقی نمی‌پذیرند که به صرف رضایت عمومی یک امر ناپسند را در جامعه آزاد کنیم. در مقابل این افراد، کسانی هستند که می‌گویند هرچیزی آزاد است تا جایی که به ضرر شخصی دیگر باشد و بر همین اساس اخلاقیات، امری عرضی و خارج از حقوق است.
 
مورفی در این مقاله، به مقایسه فوینبرگ از دو تئوری جرم‌انگاری لیبرالیسم و اخلاق‌گرایی قانونی اشاره می‌کند. او می‌گوید: «از نقطه نظر لیبرالیسم، جلوگیری از جرم یا آزار و اذیت افرادی که حاضر نیستند مورد آزار قرار گیرند، تنها دلیل قانونی و مشروع برای ممانعت کیفری است. اخلاق‌گرایی قانونی بر اساس این دیدگاه است که گاهی استفاده از قوانین کیفری برای ممانعت از برخی فعالیت‌ها صرفا به این خاطر که آن اعمال ذاتا غیراخلاقی‌اند، مشروع است.»
 
مورفی آنطور که خودش می‌گوید وقت زیادی را صرف بررسی تضادها و ناسازگاری‌های احتمالی که اشکال لیبرالیسم را محاطه کرده پرداخته است. او می‌گوید اغلب پیروان مارکس و دیگر افراط گرایان فلسفی ادعا می‌کنند که ایدئولوژی لیبرالیسم آکنده از تضاد و تناقض‌های داخلی است و سرانجام نیز در اثر تنش‌های ایجاد شده از این تضادها، بی‌اعتبار خواهد شد. مورفی لیبرالیسمی که مطرح می‌کند را شامل سه ادعا می‌داند؛ اصل ضرر، کیفرگرایی سزاوارانه و دستورگرایی یا قانون‌مداری حقوق اساسی.
 
مورفی در اصل ضرر می‌گوید فشار قانونی تنها برای بازداشتن شهروندی از تجاوز به حقوق شهروندان دیگر موجه است و هر شکل دیگری از اعمال فشار دولتی تجاوز به حقوق اخلاقی اشخاص تلقی می‌شود. او در کیفرگرایی سزاوارانه نیز می‌گوید مجازات باید متناسب با استحقاق و میزان سزاوار سرزنش فرد مجرم تحمیل شود. مورفی دستورگرایی یا قانون‌مداری حقوق اساسی را اینطور شرح می‌دهد: «قوانین دموکراتیک اهمیت زیادی دارند، ولی اگر آن قوانین، حقوق و آزادی‌های مهم را به خطر بیاندازند، باید کاملا محدود شوند، البته همه آزادی‌ها مهم‌اند، ولی تنها بعضی آزادی‌ها تا حدی مهم‌اند که باید به عنوان حقوق اساسی و در سطحی قانونی، محافظت شوند.»
 
مورفی در بخش دیگری از مقاله‌اش به موضوع مجازات و دولت لیبرال می‌پردازد. او به این نکته اشاره می‌کند که آزادی و حقوق فردی ارزش‌های سیاسی اصلی هستند. مورفی به کانت اشاره می‌کند که از دیدگاه او یکی از مجازات‌گرایان و مدافع فلسفی دولت لیبرال بود و پیوسته اذعان می‌کرد که خلافکاران مجرم باید متناسب با سزاوار سرزنش بودن اخلاقی و شخصی‌شان (آنچه رذالت درونی نامیده می‌شود) مجازات شوند.
 
کتاب «اخلاق‌گرایی حقوقی و لیبرالیسم» نوشته جفری جی مورفی توسط الیاس عارفی ترجمه شده و انتشارات انوار توحید آن را در 134 صفحه منتشر کرده است.

پایان پیام/50

منبع: شبستان

کلیدواژه: بر اساس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۸۰۰۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خیزش دانشگاه‌های آمریکا علیه محور شرارت آمریکایی-اسرائیلی

خیزش سراسری در دانشگاه‌های مختلف آمریکا و دیگر نقاط جهان بخصوص در کشورهای غربی علاوه بر محور اصلی آن یعنی اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه و مخالفت با همراهی غرب در جنایات صهیونیست‌ها، ابعاد گسترده‌تری یعنی حاکمیت آمریکا را شامل می‌شود. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، اعتراضات و خیزش سراسری دانشگاهیان و نخبگان آمریکایی در دانشگاه‌های مختلف آمریکا و دیگر نقاط جهان بخصوص در کشورهای غربی علاوه بر محور اصلی آن یعنی اعتراض به جنایات اسرائیل در و مخالفت با همراهی غرب در جنایات صهیونیست‌ها، ابعاد گسترده‌تری را شامل می‌شود که مهمترین آن ظهور جنبه‌های جدیدی از ناکارآمدی نظام حاکمیتی غرب است.

اعتراضات و خیزش دانشگاهی از دانشگاه کلمبیا در نیویورک و 17 آوریل آغاز شد و دانشجویان معترض خواستار قطع رابطه این دانشگاه با نهادهای اسرائیل که در جنگ غزه نقش دارند شدند. معترضان در دانشگاه های دیگر نیز خواسته‌های مشابهی دارند.

با وجود سرکوب شدید پلیس در داخل دانشگاه‌ها که دانشجو و استاد نمی‌شناسد، فهرست دانشگاه‌های آمریکایی که شاهد تحصن و تظاهرات دانشجویی در حمایت از مردم فلسطین و مخالفت با ادامه نسل‌کشی صهیونیست‌ها در غزه بوده‌اند، همچنان رو به فزونی است.نزدیک به 40 دانشگاه‌ آمریکا اکنون در این تقابل با سیاست‌ها فعال هستند.

اکنون با تشدید اوضاع و انتشار وسیع برخورد حاکمان آمریکا با این جنبش امواج این حرکت اکنون به دیگر کشورهای دنیا مانند فرانسه، آلمان، یونان، ژاپن، استرالیا و ... رسیده‌است.

 

.

 

از فریاد علیه ظلم تا مخالفت با سیاست حاکمیت

بعد از عملیات موسوم به «طوفان‌الاقصی» در روز 7 اکتبر و آغاز جنگ غزه که به بروز فاجعه‌های انسانی مختلف علیه فلسطینی‌ها منجر شده است، حمایت از آرمان فلسطین در بسیاری از دانشگاه‌های آمریکا بالا گرفته است. بروز این اتفاق در کشوری که دولت او اصلی‌ترین حامی جنایت‌های اسرائیل در غزه بوده است، مسئله‌ای به‌شدت قابل توجه و نیازمند تحلیل است. از منظر مختلف می‌توان به این پدیده نگاه کرد.

از یک منظر، این تظاهرات‌ها را می‌توان نشانه‌ای از این دانست که مقاومت در برابر ظلم یک امر فطری است و نداهای فطری حتی در جوامعی که در معرض پروپاگانداهای گسترده برای «ابتذال شر» (کوچک شمردن بدی) قرار گرفته‌اند به‌طور کامل خاموش نمی‌شود و حتی اگر در برهه‌ای کمرنگ شود سرانجام زمانی فرا می‌رسد که این مقاومت خود را به منصه ظهور خواهد رساند.

هنگامی که حساسیت به ظلم به خود از بین رفت، حساسیت در برابر ظلم در برابر دیگری نیز ناگزیر از میان خواهد رفت، این برنامه‌ای است که دولت‌های متمادی آمریکا سال‌ها با سیاست‌های مختلف از جمله در قالب برنامه‌های مختلف دیپلماسی عمومی در تلاش بودند در قبال مسئله اسرائیل ـ فلسطین در ذهن جامعه نهادینه کنند.

اما جنگ  غزه و جنایات آشکار صهیونیست‌ها به‌اندازه‌ای این مظالم را در معرض چشم همگان قرار داده است که تمامی آن تلاش‌ها برای «ابتذال شر» و «درونی‌سازی ظلم» را نقش‌برآب کرده است.

علاوه بر این، منظر دیگری که می‌توان در ریشه‌یابی این اعتراضات نگریست این است که مسئله تنها به اسرائیل و جنایات در غزه  ختم نمی‌شود بلکه این اعتراضات همگی به همان اندازه که بر مخالفت با جنایات رژیم صهیونیستی متمرکز هستند، سیاست‌های حاکمیتی آمریکا و رویکرد نظام‌های مختلف این کشور را در قبال مسئله فلسطین به چالش می‌کشند.

دیگر مسئله حزب یا فرد خاصی در میان نیست بلکه مردم این وادادگی به اسرائیل و حمایت بی‌چون و چرا از جنایات آن را حاصل حمایت هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه می‌دانند. این امر بخصوص در دولت دموکرات  بیشتر صدق می‌کند چرا که این حزب دفاع از آنچه که حقوق بشر توصیف می‌کند را در اولویت کار خود عنوان کرده است.  اما جنایات غزه و همراهی واشنگتن در جلوگیری از قطعنامه‌های سازمان ملل برای اتمام جنگ در کنار فرماندهی و کمک نظامی، تسلیحاتی و اطلاعاتی از صهیونیست‌ها خط بطلانی بر ادعای اولویت دموکرات‌ها در دفاع از حقوق بشر بود.

«امان عبدالهادی»، جامعه‌شناس در دانشگاه شیکاگو در این باره می‌گوید: جوانان به‌طور فزاینده‌ای از وضعیت موجود در مسائل سیاست داخلی و خارجی ناامید می‌شوند.

این جامعه‌شناس اعتقاد دارد که این فعالیت‌ها در محوطه دانشگاه می‌تواند سرآغاز تغییرات سیاسی باشد.

بار دیگر ناکارآمدی نظام لیبرال دموکراسی

پراتاپ بهانو مهتا، نایب رئیس دانشگاه آشوکا و رئیس مرکز تحقیق سیاستی هند، در این باره اعتقاد دارد که این اعتراضات و سرکوب شدید آنها نشان دهنده سه بحران در نظام لیبرال دموکراسی است.

وی در مقاله‌ای تاکید می‌کند که این بحران لیبرال دموکراسی از سه منظر قابل تحلیل است: بحران اول این که آمریکا که بیشترین نفوذ و اهرم فشار را بر اسرائیل دارد در کنار جامعه بین‌الملل نسبت به مسئولیت‌ها اخلافی ناشی از مسایل وحشتناکی که در غزه رخ داد، عدول کرده و شانه خالی کردند. این اعتراضات محصول ناکامی نظام لیبرال دموکراسی است که اجازه داد خصومت‌ها در غزه به این شکل در معرض دید افکار عمومی قرار گیرد.  این اقدام دانشجویان تلاشی برای رفع این نقیصه اخلاقی بوده است.

به عقیده مهتا، دومین بحران لیبرال دموکراسی در این بود که همه دنیا به این واقعیت پی‌بردند که حتی در کشور مدعی آزادی بیان و به رغم داشتن قانون موسوم به متمم اول قانون اساسی حمایت از آزادی بیان، مقوله آزادی به سادگی در آن جامعه در معرض ملاحظات سیاسی و حزبی قرار می‌گیرد. تحقیر دانشگاهیان بخصوص روسای دانشگاه و دستگیری استادید پیام ناامید کننده‌ای حتی نسبت به آینده این آزادی بیان ارسال کرده است.

سومین ناکارآمدی لیبرال دموکراسی از نظر این کارشناس، عمیق‌تر شدن فضای دوقطبی در جامعه آمریکا است و نوع واکنش‌ها به این اعتراضات و استفاده سیاسی از آن‌ها به این فضای دوقطبی بیشتر کمک خواهد کرد.

نوع برخورد سیاستمداران به این خیزش نیز تاییدی است بر  چرایی اعتراضات به نظام حاکمیتی آمریکا. جالب این که هر دو حزب اصلی ایالات متحده و همچنین کاخ سفید و گروه‌های طرفدار رژیم اسرائیل در کنار سران رژیم صهیونیستی از جمله بنیامین نتانیاهو، دانشجویان معترض را به دامن زدن به یهودستیزی متهم کرده‌اند؛ اتهاماتی که معترضان به‌شدت آن را رد می‌کنند.

 

 

.

 

در کنار این اتهامات، استفاده از خشن‌ترین برخوردها علیه دانشجویان و اساتید، ورود قوای امنیتی در کلاس درس و یا محوطه دانشگاه‌ها برای دستگیری معترضین و فاش شدن تصاویر حضور تک‌تیراندازها بر بام دانشگاه‌ها برای مقابله با خیزش دانشجویی نشان از اصرار این حاکمان بر ادامه رویکرد ناکارآمد خود است.

دانشمندان زیادی در سال‌های گذشته البته با توجه به تناقض‌های درونی ارزش‌های لیبرالیسم چنین شرایطی را پیش‌بینی کرده و استدلال‌هایی را درباره اینکه چرا نظم جهانی لیبرال به رهبری آمریکا ناگزیر به چنین نقطه‌ای خواهد رسید مطرح کرده‌اند.

«پاتریک دنین» نظریه‌پرداز علوم سیاسی در دانشگاه نوتر دام، یکی از نظریه‌پردازانی است که با توجه به شکست‌های لیبرالیسم نظریاتی را درباره افول این ایدئولوژی مطرح کرده است.

او در کتاب «چرا لیبرالیسم شکست خورد؟» استدلال می‌کند که نابرابری، بی اعتمادی مردم به مقامات دولتی، ضعف خانواده، بحران محیط زیست و … در جامعه آمریکا نشانه این هستند که لیبرالیسم امروز وارد بحران مشروعیت شده است، اما برخلاف تصور مدافعان آن، این بحران یک امر عارضی بیرونی نیست بلکه توسط خود لیبرالیسم ایجاد شده است.

دنین در سراسر کتاب درباره این بحث می‌کند که نظریه لیبرالیسم از ابتدا دارای تناقضات درونی است که لاجرم به وضع امروزین منتهی می‌شود. «چرا لیبرالیسم شکست خورد؟» شورشی نظری در برابر این ادعاست که هر مشکلی در نظام لیبرالیسم ناشی از دور شدن از اصل نظریه لیبرالیسم است و با اصلاحاتی «لیبرال‌تر» قابل جبران است.

چرا خیزش دانشجویی آمریکا صهیونیست‌ها را به وحشت انداخت؟خیزش دانشگاه‌های آمریکا؛ حرف حساب دانشجویان چیست؟

 

 

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • «دوگین»: اوکراین نباید وجود داشته باشد
  • بررسی ابعاد حقوقی تجمع دانشگاهیان آمریکا در دانشگاه قم
  • ابعاد حقوقی تجمع دانشگاهیان آمریکا در دانشگاه قم بررسی شد
  • خیزش دانشگاه‌های آمریکا علیه محور شرارت آمریکایی-اسرائیلی
  • زمان برگزاری نخستین جشنواره پایان‌نامه برتر حقوقی
  • کیلین مورفی با دنباله‌های «۲۸ روز بعد» همراه می‌شود
  • کارشناس مسائل حقوقی عراق: بغداد حق دارد سفیر آمریکا را اخراج کند
  • برگزاری دوره‌های حقوقی و قضایی برای اعضای شورا‌ها در گلستان
  • «اخلاق و درام» راهی بازار نشر شد
  • صدای شکسته شدن استخوان‌های لیبرالیسم و نئولیبرالیسم به گوش می‌رسد